توجه
مرورگری که شما استفاده می کنید توسط سایت پشتیبانی نمی شود . لطفا برای مشاهده بهتر سایت از مرورگر های به روز استفاده کنید
صفحه اصلی
سازمان حفظ آثار
درباره ما
ارتباط با ما
پرسش و پاسخ
معاونت روایتگری و زیارتگاه ها
معاونت فرهنگی و هنری
معاونت نشر و ادبیات
معاونت جمع آوری
معاونت کنگره ها و گنجینه ها
استان ها
آذربایجان شرقی
آذربایجان غربی
اردبیل
اصفهان
البرز
ایلام
بوشهر
تهران
چهار محال و بختیاری
خراسان جنوبی
خراسان رضوی
خراسان شمالی
خوزستان
زنجان
سمنان
سیستان و بلوجستان
فارس
قزوین
قم
کردستان
کرمان
کرمانشاه
کهکیلویه و بویراحمد
گلستان
گیلان
لرستان
مازندران
مرکزی
هرمزگان
همدان
یزد
دریافت کد اوقات شرعی
دریافت کد وضعيت آب و هوا
دریافت کد نظر سنجی وبلاگ و سايت
نماهنگ زیبای عروسکهای پرپر
نام کاربری :
کلمه عبور :
عضویت در سایت
بازیابی کلمه عبور
فرهنگی هنری
نهضت كربلا از دیدگاه اهل سنت
نهضت امام حسین(ع) از نادرترین رخدادهایى است كه تفكر انسانها را به خود معطوف داشته است و در تاریخ اسلام ارزش والایى دارد. شهادت حسین بن على(ع)حیات تازهاى به اسلام بخشیده، خونها را به جوش آورد و تنها را از رخوت خارج ساخت. امام حسین(ع) با حركت قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده و احساس ذلت و زبونى و اسارت را كه بر روح جامعهاسلامى حكمفرما شده بود، تضعیف كرد.
به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی بیداری اسلامی"،آنچه امت اسلامى از زمان وقوع این حادثه عظیم تا امروز بر آنمتفق است، این است كه انقلاب كربلا هیبت و ابهت اسلام را كه بهعلت حاكمیت فرمانروایان ضعیف النفس و تحقیر ارزشها و مقدساتدینى رو به افول گذارده بود، احیا كرد. حركت امام حسین(ع)،حركتى است مستمر براى همه نسلها و همه عصرها.
این انقلاب تنها انقلابى است كه اگر كلیه صحنههایش چنان كهبوده، تصویر شود، هیچ كس نمىتواند از بروز احساسها و عواطففطرىاش جلوگیرى كند؛ زیرا این فاجعه به قول شافعى دنیا را لرزانده و نزدیك است قله كوهها را آب كند.
حادثه كربلا در میان اهل تسنن موجى ایجاد كرد كه زبان و قلم دانشمندان آنان گاه ناخواسته و زمانى با شجاعت به توصیف و تجزیه و تحلیل آن پرداخته است. شوكانى در كتاب «نیل الاوطار» در رد بعضى از سخنوران دربارى مىگوید: به تحقیق عدهاى از اهلعلم افراط ورزیده، چنان حكم كردند كه:
«حسین(ع)نوه پیامبر كه خداوند از او راضى باشد. نافرمانىیك آدم دائم الخمر را كرده و حرمتشریعتیزید بن معاویه را هتككرده است.» خداوند لعنتشان كند، چه سخنان عجیبى كه از شنیدنآنها مو بر بدن انسان راست مىگردد.
تفتازانى در كتاب «شرح العقاید» مىنویسد: حقیقت این است كه رضایتیزید به قتل حسین(ع) و شاد شدن او بدان خبر و اهانت كردنش به اهلبیت پیامبر(ص) از اخبارى است كه در معنى متواتر است؛ هر چند تفاصیل آن متواتر نیست. درباره مقام یزید بلكه درباره ایمان او كه لعنتخدا بر او و یارانشباد. توافقى نداریم.
جاحظ مىگوید: منكراتى كه یزید انجام داد، یعنى قتل حسین(ع) و به اسارت گرفتن زن و فرزند او و ترساندن اهل مدینه و منهدم ساختن كعبه، همه اینها بر فسق و قساوت و كینه و نفاق و خروج ازایمان او دلالت مىكند.
بنابراین، یزید فاسق و ملعون است و كسى كه از لعن او جلوگیرىكند، نیز ملعون است.
ابن حجر هیثمى مكى در كتاب «الصواعق المحرقه» مىنویسد: پسرامام حنبل در مورد لعن یزید از وى پرسید. احمد در جواب گفت: چگونه لعنت نشود كسى كه خداوند او را در قرآن لعن كرده است.
آنجا كه مىفرماید: «فهل عسیتم إن تولیتم أن تفسدوا فى الارض و تقطعوا ارحامكم اولئك الذین لعنهم الله» و چه مفاسدى و قطع رحمى از آنچه یزیدانجام داد، بالاتر است؟!
عبدالرزاق مقرم در كتاب «مقتل الحسین» مىگوید: به تحقیقگروهى از علما از جمله قاضى ابویعلى و حافظ ابن الجوزى وتفتازانى و سیوطى در مورد كفر یزید نظر قطعى دادهاند و باصداقت تمام لعن او را جایز شمردهاند.
مولف كتاب «شذرات الذهب» مىنویسد: در مورد لعن یزید، احمدبن حنبل دو قول دارد كه در یكى تلویح و در دیگرى تصریح به لعناو مىكند. مالك و ابوحنیفه نیز هر كدام همتلویحاً و هم تصریحاً یزید را لعنت كردهاند؛ و به راستى چرا اینگونه نباشد و حالآنكه او فردى قمار باز و دائم الخمر بود.
شیخ محمد عبده مىگوید: هنگامى كه در دنیا حكومت عادلى وجود دارد كه هدف آن اقامه شرع و حدود الهى است و در برابر آنحكومتى ستمگر است كه مىخواهد حكومت عدل را تعطیل كند، بر هرفرد مسلمانى كمك كردن حكومت عدل واجب است؛ و از همین باب است انقلاب امام حسین كه در برابر حكومتیزید كه خدا او را خواركند، ایستاد.
از سبط بن جوزى در مورد لعن یزید پرسیده شد. او در جواب گفت: احمد حنبل لعن او را تجویز كرده است، ما نیز به خاطر جنایاتىكه درباره پسر دختر رسول خدا مرتكب شد، او را دوست نداریم؛ واگر كسى به این حد راضى نمىشود، ما هم مىگوییم اصل، لعنت كردن یزید است.
حادثه كربلا چنان در قلوب نفوذ كرد كه بسیارى از بزرگان اهلتسنن آن را در قالب شعر مطرح ساخته، اندوه خویش را ابرازكردند. امام شافعى كه در دوستى اهلبیت زبانزد است، درباره نهضت كربلا چنین سروده است:
قتیل بلا جرم كان قمیصه، صبیغ بماء الارجوان خصیب/ نصلى على المختار من آل هاشم، و نوذى بنیه ان ذاك عجیب/ لئن كان ذنبى حب آل محمد(ص)، فذلك ذنب لست عنه اتوب/ هم شفعائى یوم حشرى و موقفى، و بغضهم للشافعى ذنوب.
حسین(ع)كشتهاى بى گناه است كه پیراهن او به خونش رنگین شده/ وعجب از ما مردم آن است كه از یك طرف به آل پیامبر درود مىفرستیم و از سوى دیگر فرزندانش را به قتل مىرسانیم و اذیتمىكنیم!/ اگر گناه من دوستى اهلبیت پیامبر است، پس من هیچگاه از آنتوبه نمىكنم/ اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) در روز محشر شفیعان من هستند واگر نسبت به آنان دشمنى داشته باشم، گناهى نابخشودنى است.
نگارنده : hmd در 1390/09/20 10:17:51.
نظرات :
نام خود را وارد کنید ...
نظر خود را بیان کنید ...
نظر شما ثبت گردید و پس از تایید توسط مدیران منتشر خواهد شد
{1}
##LOC[OK]##
{1}
##LOC[OK]##
##LOC[Cancel]##
{1}
##LOC[OK]##
##LOC[Cancel]##