شهيد اروج آقايي در سال 1345 در روستاي درگه از توابع شهرستان نقده در خانواده اي متدين و مذهبي ديده به عالم هستي گشود. پس از طي مراحل تحصيلات مقدماتي و آشنايي با كشت و زرع عاقبت به عضويت سپاه پاسداران درآمد. سرانجام در سال 1365/3/1 در جبهه حاجي عمران جان در طبق اخلاص نهاد و تقديم حق نمود.
در ميان مزارع و طبيعت سرسبز زادگاهش نضج گرفت و بزرگ شد. تا اينكه قدم به سنگر علم و دانش نهاد.
دوران ابتدايي را در مدرسه زادگاهش به پايان رساند، اما به دليل فقر و محروميت و مشكلات عديده خانوادگي قادر به ادامه تحصيل نشد. به ناچار جهت امرار معاش و گذران زندگي خانواده به زراعت و كشاورزي پرداخت و يار و ياور خانواده شد.
جواني پر تلاش و مصمم و با اراده بود. كمك به پدر پير و رنجور را دوست مي داشت و در مقابل حوادث و معضلات پر صلابت و استوار بود. گردش روزگار و نامرادي ها هرگز نتوانست ذره اي در روحيه استوار وي خللي ايجاد نمايد.
از رنج و سختي نمي هراسيد. هرگز در صدد استراحت و آسايش نبود. دست هاي پينه بسته و صورت سوخته اش حكايت از تلاش و ايثار شبانه روزي اين جوان صادق و صافي درون مي نمود. در كارگاه بلوك زني مردانه عرق جبين مي ريخت، تا از دسترنج خويش باعث عزت و سربلندي خود و خانواده اش باشد.
با مشاهده پيكار بي امان بسيجيان پر توان و رزمندگان دريا دل با لشكر كافر صدام و مزدوران بعثي روح آزرده او شيفته پيوستن به خداجويان و موحدان شد.
با رضايت خانواده و علاقه باطني به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و سنگر باني سنگرهاي توحيدي را بي عهده گرفت و با قلبي سرشار از ايمان و مملو از نور معنويت به جنود الهي پيوست.
او پاكيزه اي از خوبان و پاكدلان و روستايش بود كه اخلاق پسنديده و صفات مردانه اش زبانزد خاص و عام بود.
در سال 1365/3/1 عاشقانه به جبهه حاجي عمران شتافت تا در مقابل تجاوز جنود شيطان و متجاوزان بعثي با خلوص نيت مبارزه كند.
سرانجام در تاريخ 65/3/1 بر اثر اصابت تركش خمپاره دشمن پليد، پيكر استوار و قامت برافراشته اش در كوه هاي سر به فلك كشيده ا... اكبر به خاك استقامت و پايداري افتاد و روح والايش همچون پرنده اي مهاجر به فردوس برين پر كشيد و پيكر مطهرش در شهرستان نقده تشييع و در گلزار شهداي اين شهرستان در خاك غنود.
روحش شاد و يادش گرامي باد
صفات بارز اخلاقي شهيد اروج آقائي
1 - در مقابل ضدانقلاب جدي بود و موضعي قدرتمندانه داشت.
2 - با اتكا به يزدان لايزال مشكلات خانواه را مرتفع مي نمود.
3 - شيفته حضور در سنگرهاي عشق و ايمان بود.
4 - با مردم رفتاري پسنديده و متواضعانه داشت.
در تماشاي تو افتاد كله از سر چرخ
خبر از خويش نداري كه چسان رعنايي
سرو بسيار به رعنايي خود مي نازد
جلوه اي سر كن و كوتاه كن اين دعوي را